یه حس قشنگ
سلام عزیزکم . دیشب هرکاری می کردم نمی تونستم وارد سایت نی نی وبلاگ بشم ... اومدم بگم خیلی دوست دارم فرشته کوچولوی مامانی .. خیلی زیییاد . راستی دیروز که میخواستم برم دانشگاه یه خرده دیرم شده بود واسه همین آژانس گرفتم . تو ماشین که نشستم بعد از چند دقیقه رادیو یه آهنگی گذاشت .. هی داشتم فکر می کردم این آهنگ چقدر آشناست .. که شروع کرد به خوندن : آسمان چشم او آیینه ی کیست ؟ آنکه چون آیینه با من روبرو بود درد و نفرین ، درد و نفرین بر سفر باد سرنوشت این جدایی دست او بود گریه نکن که سرنوشت ، گر مرا از تو جدا کرد عاقبت دلهای ما با غم هم آشنا کرد چهره اش آیینه ی کیست؟ آنکه با من روبر...